• چه ارتشی برای یک ملت کارساز است؟

    چه ارتشی برای یک ملت کارساز است؟

    برای مقایسه توان نظامی و دفاعی کشورها، مرسوم است که عواملی مانند تجهیزات، شمار نیروها و بودجه نظامی مورد بررسی قرار گیرد. ارتش‌ها معمولاً بر اساس تعداد تجهیزات، سطح تکنولوژی تسلیحاتی، تعداد نیروهای رسمی و ذخیره، تعداد پایگاه‌ها و نیز میزان بودجه نظامی رتبه‌بندی می‌شوند. اما آیا این معیارها واقعاً برای نشان دادن کارآمدی یک ارتش کافی‌اند؟ آیا این داده‌ها می‌توانند به ما بگویند که یک کشور توانایی مقابله با تهدیدات و حملات خارجی را دارد یا نه؟ چرا که مهم‌ترین فلسفه وجودی یک ارتش چیزی جز دفاع از ملت در برابر تجاوز بیگانه نیست.

    مروری بر تاریخ ایران ما را به پاسخ این پرسش هدایت می‌کند. در ابتدای قرن چهاردهم شمسی، رضاخان میرپنج تلاش‌هایی را برای مدرن‌سازی، منظم ساختن و تقویت ارتش ایران آغاز کرد. پس از به سلطنت رسیدن نیز این مسیر را ادامه داد. سلطنت‌طلبان و غرب‌گرایان، این اقدامات را از جنبه‌های مثبت کارنامه او می‌دانند. او سربازی اجباری را با نهایت خشونت اجرایی کرد، بودجه‌های سنگین و کمرشکن نظامی تصویب شد، تا جایی که گاه تا ۴۰ درصد کل بودجه کشور به ارتش اختصاص می‌یافت. سلاح‌های مدرن اروپایی خریداری شد، ۱۷ فروند هواپیمای جنگی به کار گرفته شد، و سلسله‌مراتب فرماندهی ارتش بنیان گذاشته شد.

    اما در سال ۱۳۲۰، با حمله متفقین، این ارتش حتی نتوانست ۲۴ ساعت از کشور دفاع کند. در چند ساعت فروپاشید؛ عملکردی بسیار ضعیف‌تر از قشون فتحعلی‌شاه قاجار، که سال‌ها در برابر تجاوزات روسیه مقاومت کردند و اجازه ندادند کشور به سادگی اشغال شود.

    پرسش مهم این است: چرا ارتشی که مدرن‌تر، مجهزتر، متمرکزتر و پرهزینه‌تر از ارتش شاهان قاجار بود، نتوانست حتی چند ساعت از ملت ایران دفاع کند و کارکردش فقط در سرکوب مردم و مخالفان رضاخان خلاصه شد؟ در این زمینه دو نکته بسیار مهم وجود دارد:

    ۱. وابستگی: هرچه نیروی نظامی یک کشور از نظر ساختار، تجهیزات و آموزش به بیگانگان وابسته‌تر باشد، قدرت تهاجمی، استقلال تصمیم‌گیری و ابتکار عمل آن کاهش می‌یابد؛ به‌ویژه اگر بخواهد با همان کشوری بجنگد که تمامی تجهیزات و روش‌های رزمی‌اش را از او گرفته است.

    ۲. ماهیت حکومت: ارتش، نهادی ذاتاً حکومتی است. اگر حکومتی از دل مردم برنیامده باشد و فاسد و ضدملت باشد، ارتشش نیز در همان مسیر حرکت خواهد کرد. حکومت پهلوی که با کودتایی به کمک بیگانگان بر سر کار آمد، اصولاً دغدغه‌ای برای دفاع از ملت یا آسایش مردم نداشت و تنها به تأمین رضایت اربابان خارجی و پر کردن خزانه کاخ سلطنتی می‌اندیشید. ارتش چنین حکومتی، فاقد مشروعیت مردمی و استقلال واقعی بود و به همین دلیل، نه تنها کارآمد نبود، بلکه مایه ضرر ملت هم شد.

    ممکن است برخی بگویند که ارتش متفقین بسیار نیرومند بود و به همین علت چنین اتفاقی افتاد؛ اما مقایسه‌ای میان آن ارتش وابسته و ارتش جمهوری اسلامی ایران، واقعیت دیگری را نشان می‌دهد.

    جمهوری اسلامی ایران، پس از تشکیل، در حالی که هنوز با نابسامانی‌های داخلی و ساختاری درگیر بود، ناگهان با حمله یک کشور همسایه تا دندان مسلح روبه‌رو شد. در ادامه، نزدیک به ۵۰ کشور جهان نیز از متجاوز حمایت کردند. اما ایران ۸ سال با جان‌فشانی مقاومت کرد، در برخی برهه‌ها وارد خاک دشمن شد و در نهایت، حتی یک سانتیمتر از خاک خود را از دست نداد.

    یا در مورد تجاوز هوایی رژیم صهیونیستی، که یکی از قدرتمندترین نیروی‌های هوایی جهان را در اختیار دارد و از حیث تجربه بمباران از همه کشورها پیشی گرفته، ارتش ایران در عرض چند ساعت ابتکار عمل را به‌دست گرفت، کنترل آسمان را بازپس گرفت و موجی از حملات بی‌سابقه را علیه آن رژیم آغاز کرد. در این عملیات، چند فروند از جنگنده‌های نسل پنجم اف-۳۵ نیز ساقط شد؛ جنگنده‌هایی که پیشرفته‌ترین در جهان هستند و هیچ کشوری پیش از این موفق به سرنگونی‌شان نشده بود.

    این‌ها در حالی است که بودجه نظامی ایران در مقایسه با دیگر کشورها بسیار ناچیز است و این نظام از ابتدای شکل‌گیری با شدیدترین تحریم‌های اقتصادی، سیاسی و نظامی روبه‌رو بوده است. با این وجود، ارتش جمهوری اسلامی یکی از موفق‌ترین ارتش‌های تاریخ ایران در دفاع از ملت و سرزمین بوده است.

    بنابراین، ارتش‌ها را نباید فقط با ملاک‌های فیزیکی مانند تجهیزات و بودجه قضاوت کرد. خودکفایی، استقلال و تکیه بر یک نظام سیاسی سالم و مردمی از مهم‌ترین عوامل قدرت یک ارتش کارآمد و مؤثر است.